۱۷ یا این که ۱۸ ماه بعداز سفر فرستاده خداوند (ص) به مدینه، یعنی در روز دوشنبه نصفه رجب با نصفه شعبان سال دوم سفر هنگامی که نبی گرامی از نزاع اولین ابدره در حیطه جنوبی مدینه برمی گشتند، در به عبارتی مسجد تندرست بن عوف که هنگامی اولی نماز آدینه در آن خطبه شد، در حالی که دربین رکعتهای دوم و سوم نماز ظهر به رکوع رفته بودند، فرمان الهی بر این قرار گرفت تا قبله از بیت المقدس به سمت منزل کعبه در مسجدالحرام تغییر تحول پیدا نماید حضرت در به عبارتی حالا روی از بیت المقدس به سمت کعبه برگردانیدند
این مسجد ابعاد به مسجد ذوالقبلتین جهانی شد. میگویند یهودیان فرستاده اسلام را به خیال اینکه قبله ای غیر وابسته ندارد و قبله اش وابسته به یهودیان میباشد، آیتم آزار و ملامت قرار می دادند و قلب گرامی نبی خداوند را نسبت به این موضوع به درد آورده بودند و حضرت پیوسته راز به اسمان بلند میکرد و از خدا خواهان تغییر و مسجد نصرت مشهد تحول قبله بودند، تا اینکه این نشانهها در نماز فوق الذکر بر فرستاده به طور وحی نازل شد: قدر تقلب وجهك في الماء، فلنولینک قبلة ترضيها فول وجهك شطر المسجد الحرام، و حيث ماکنتم قولوا وجوهكم شطره، و إن الذين اوتوالتاب ليعلمون ان الحق اینجانب ربهم و ما الله بغافل عما يعملون»(بقره – ۱۴۴) “همانا میبینیم گردش روی تورا در اسمان، پس همانا ما برای تو قبله ای قرار می دهیم که از آن خشنود باشی. پس برگردان روی خویش را به سوی مسجدالحرام و جایجای که بودید برگردانید رویتان را بدان جهت و همانا به آنهایی آدرس مسجد نصرت مشهد که کتاب دادیم (اهل کتاب) می دانند که وی حق میباشد از جانب پروردگارشان و معبود از آنچه می نمایند غافل وجود ندارد.”
مسجد مدینه نیز تا آن مجال قبله اش در نصیب شمال سازه بود و هنگامی خبر تغییر و تحول قبله رزرو مسجد نصرت مشهد به مسجد مدینه رسید، میان نماز ظهر آنها -نمازگزاران – نیز تغییر و تحول قبله دادند.
زمینه تغییر و تحول قبله سبب ساز یک تغییر تحول اصلی در مساجد مدينه آن مجال شد، یعنی همگی درهای جنوبی مساجد بسته شد و نصیب جنوبی مساجد در مدینه طرف دیوار قبله دارنده شبستانی نو شد که بعید وجود ندارد این شبستان نو با به عبارتی مصالح شبستان کهن تشکیل شده باشد.
محراب دراین فرصت وجود نداشت و رسول در موقع نماز هر چیز را که در مجاورت دستشان بود همانند یک پاره سنگ شماره تلفن مسجد نصرت مشهد و یا این که غالبا یک راز نیزه را برای نشانه دادن جهت قبله در زمین فرو می کردند، که آن را محراب یعنی محل حرب و جنگیدن با هواهای نفسانی می نامیدند.
۱۷ یا این که ۱۸ ماه بعداز سفر فرستاده خداوند (ص) به مدینه، یعنی در روز دوشنبه نصفه رجب با نصفه شعبان سال دوم سفر هنگامی که نبی گرامی از نزاع اولین ابدره در حیطه جنوبی مدینه برمی گشتند، در به عبارتی مسجد تندرست بن عوف که هنگامی اولی نماز آدینه در آن خطبه شد، در حالی که دربین رکعتهای دوم و سوم نماز ظهر به رکوع رفته بودند، فرمان الهی بر این قرار گرفت تا قبله از بیت المقدس به سمت منزل کعبه در مسجدالحرام تغییر تحول پیدا نماید حضرت در به عبارتی حالا روی از بیت المقدس به سمت کعبه برگردانیدند
این مسجد ابعاد به مسجد ذوالقبلتین جهانی شد. میگویند یهودیان فرستاده اسلام را به خیال اینکه قبله ای غیر وابسته ندارد و قبله اش وابسته به یهودیان میباشد، آیتم آزار و ملامت قرار می دادند و قلب گرامی نبی خداوند را نسبت به این موضوع به درد آورده بودند و حضرت پیوسته راز به اسمان بلند میکرد و از خدا خواهان تغییر و مسجد نصرت مشهد تحول قبله بودند، تا اینکه این نشانهها در نماز فوق الذکر بر فرستاده به طور وحی نازل شد: قدر تقلب وجهك في الماء، فلنولینک قبلة ترضيها فول وجهك شطر المسجد الحرام، و حيث ماکنتم قولوا وجوهكم شطره، و إن الذين اوتوالتاب ليعلمون ان الحق اینجانب ربهم و ما الله بغافل عما يعملون»(بقره – ۱۴۴) “همانا میبینیم گردش روی تورا در اسمان، پس همانا ما برای تو قبله ای قرار می دهیم که از آن خشنود باشی. پس برگردان روی خویش را به سوی مسجدالحرام و جایجای که بودید برگردانید رویتان را بدان جهت و همانا به آنهایی آدرس مسجد نصرت مشهد که کتاب دادیم (اهل کتاب) می دانند که وی حق میباشد از جانب پروردگارشان و معبود از آنچه می نمایند غافل وجود ندارد.”
مسجد مدینه نیز تا آن مجال قبله اش در نصیب شمال سازه بود و هنگامی خبر تغییر و تحول قبله رزرو مسجد نصرت مشهد به مسجد مدینه رسید، میان نماز ظهر آنها -نمازگزاران – نیز تغییر و تحول قبله دادند.
زمینه تغییر و تحول قبله سبب ساز یک تغییر تحول اصلی در مساجد مدينه آن مجال شد، یعنی همگی درهای جنوبی مساجد بسته شد و نصیب جنوبی مساجد در مدینه طرف دیوار قبله دارنده شبستانی نو شد که بعید وجود ندارد این شبستان نو با به عبارتی مصالح شبستان کهن تشکیل شده باشد.
محراب دراین فرصت وجود نداشت و رسول در موقع نماز هر چیز را که در مجاورت دستشان بود همانند یک پاره سنگ شماره تلفن مسجد نصرت مشهد و یا این که غالبا یک راز نیزه را برای نشانه دادن جهت قبله در زمین فرو می کردند، که آن را محراب یعنی محل حرب و جنگیدن با هواهای نفسانی می نامیدند.